منتظران مهدی ، اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا

نویسنده:حجت الاسلام مهدی نیلی‌پور
در دوران غیبت امام عصر(ع) و در دوره انتظار ظهور حضرتش، آداب و اخلاقی برای پیروان اهل بیت(ع)‌ در قرآن و روایات ترسیم شده است که آشنایی و انجام آنها، راه نجات و رمز عبور سالم از این بحران می‌باشد. در روایات اهل بیت(ع) دوره‌ای بحرانی و سخت برای ایام غیبت ترسیم شده است و ضرورت ایجاب می‌نماید نسبت به آداب و اخلاق این دوره آموزش‌های کافی را دیده باشیم، خداوند در این خصوص می‌فرماید: «ای اهل ایمان، در کار دین صبور باشید، یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مراقب کار دشمن و خداترس باشید، شاید رستگار شوید».۱ حضرت باقر(ع) در تفسیر این آیه فرمودند: «یعنی صبور باشید بر انجام واجبات و یکدیگر را به صبر و مقاومت در برابر دشمنان سفارش کنید و عهدتان را با امام منتظرتان محکم کنید».۲
یا در روایت دیگری از حضرت صادق(ع) در تفسیر همین آیه آمده است: «یعنی صبور باشید بر انجام واجبات و در مقابل مشکلات و مصائب یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و عهدتان را با ائمه و پیشوایان دین محکم کنید. (و با امامتان پا برجا بمانید)».۳
در اینجا به معرّفی ۱۴ صفت از صفات اخلاقی که لازمه یک شخص منتظر است می‌پردازیم:

۱٫ ورع و رعایت محاسن اخلاقی:

امام صادق(ع) می‌فرمایند: «هر که دوست دارد از یاران قائم باشد، پس باید انتظار کشد و در حالی که منتظر است، پارسایی و اخلاق نیک را در پیش گیرد. اگر (با چنین حالتی) از دنیا برود و بعد از مرگ او، قائم(ع) قیام کند، همانند اجر کسی را دارد که قائم را درک نموده است. پس (در کار و عمل) بکوشید و منتظر باشید، گوارایتان باد ای جماعت مشمول رحمت».
آن حضرت می‌فرمایند: «صاحب این امر (امامت) غیبتی دارد که در آن روزگار، دیندار همانند کسی است که خار مغیلان را با دست خویش خُرد کند. امام سپس، اندکی خاموش ماند و آنگاه فرمود: صاحب این امر را غیبتی است، پس باید که بنده از خدا بترسد و به دین خویش چنگ آویزد».۴

۲٫ پرهیز از شکّاکیّت و پیروی از راه ائمه پیشین:

امام صادق(ع) می‌فرمایند: «پس هرگز در حقّ او شک و تردید به خود راه ندهید، از صفحه دل هرگونه شک و تردید را بزدایید. من شما را برحذر کردم، سخت از آن بپرهیزید، از خدا توفیق و راهنمایی‌تان را مسئلت می‌نمایم».۵
همچنین فرمودند: «اگر در زمانی قرار گرفتی که به امامی از آل محمّد(ص) دست نیافتی، هر که را قبلاً دوست داشتی (از ائمه گذشته) دوست بدار و هر که را از دشمنانشان، دشمن داشتی، دشمن بدار و از هر که پیروی نمودی، پیروی کن و هر صبح و شام در انتظار فرج باش».۶

۳٫ سفارش یکدیگر به صبر:

سیّد ابن طاووس، در کتاب «اقبال» از وجود مبارک پیامبر اکرم(ص) در خطبه روز غدیر این‌گونه آورده است: «سوره والعصر درباره حضرت علی(ع) نازل شد و تفسیرش اینکه: «و» سوگند به پروردگار «عصر» قیامت که «همانا انسان در زیان است»: یعنی دشمنان آل محمّد(ص) «مگر کسانی که ایمان آوردند» به ولایت ایشان «وکارهای خوب انجام دادند» به همدردی کردن با برادرانشان «و یکدیگر را به صبر سفارش دادند» در زمان غیبت غایبشان…».۷
«منظور از سفارش کردن یکدیگر به صبر آن است که مؤمن به فرزندان، نوادگان، خاندان و عیال، عشیره و برادران دینی، دوستان خویش و دیگر مؤمنان سفارش و امر به یقین داشتن به حضرت قائم(ع) و صبر کردن در زمان غیبت آن حضرت بر طولانی شدن زمان غیبت و بر آنچه از آزار دشمنان و جفای دوستان و غیر اینها… می‌بینند به اینکه خوبی‌های صبر را برایشان باز گوید و…»۸

۴٫ دوری از صفات ناپسند مردم آخرالزّمان:

امام ششم(ع) فرمودند: «… پس در این موقع بترسید و از خداوند متعال نجات را خواهان شوید و بدانید که مردم مورد خشم الهی قرار گرفته‌اند و تنها خداوند آنها را مهلت می‌دهد به خاطر امری که اراده کرده برایشان و لذا در این هنگام آرزومند ظهور و فرج باش و تلاش کن برای اینکه خداوند عزّوجل تو را در خلاف آن چیزی (آن اعمالی) که مردم بر آن هستند، ببیند».

۵٫ اختیار گمنامی و پرهیز از شهرت کاذب و حفظ زبان:

امام صادق(ع) فرمودند: «(در دوران غیبت) زبان‌های خود را حفظ کنید، در خانه‌های خود بمانید (مگر به ضرورت) تا آنکه حادثه‌ای (که برای دیگران پیش می‌آید به واسطه گناه کردنشان در جامعه) برای شما پیش نیاید.
«برای مردم زمانی می‌رسد که انسان میان ناتوانی و تبه‌کاری مخیّر می‌شود، هر کس چنین زمانی را درک کند، باید ناتوانی را بر فساد و تباهی برگزیند».۹

۶٫ زمینه‌سازی ظهور:

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «از مشرق زمین، مردمی قیام می‌کنند و زمینه را برای (ظهور) مهدی(ع) آماده می‌سازند».۱۰

۷٫ ذکر کثیر و عبادت:

امام علی(ع) فرمودند: «خانه‌های محقّر خود را، مسکن خود قرار دهید، همانند کسی که در آتش گداخته می‌سوزد، دندان روی جگر بگذارید و خدا را بسیار زیاد یاد کنید که یاد خدا بزرگ‌ترین پناه‌گاه است؛ اگر بدانید».۱۱

۸٫ گرفتن معارف دین از دین‌شناسان امین و رجوع به علما:

امام مهدی(ع) می‌فرمایند: «و امّا درباره اتّفاقات مهم، به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجّت من بر شما هستند و من نیز حجّت خدا بر آنها هستم».۱۲ امام هادی(ع) نیز می‌فرمایند: «در زمان غیبت قائم ما، اگر نبودند دانشمندانی که مردم را به سوی خدا دعوت، به طرف او راهنمایی کنند و با دلایل و براهین الهی از آیین او دفاع کنند؛ دست بندگان مستضعف را بگیرند و آنها را از دام‌های شیطان و شبکه‌های ناصبیان (دشمنان سرسخت اهل بیت(ع)) نجات دهند، هیچ کس باقی نمی‌ماند مگر اینکه از دین خدا مرتد می‌شد، امّا آن دانشمندان رشته دل‌های ضعفای شیعه را می‌گیرند، همچنان‌که ناخدای کشتی، سکّان کشتی را می‌گیرد. آنها در نزد خدای عزّوجلّ از هر طبقه‌ای برترند».۱۳

۹٫ آمادگی نظامی:

امام صادق(ع) فرمودند: «[باید]هر یک از شما برای خروج حضرت قائم(ع) [سلاحی] مهیّا کند هر چند که یک تیر باشد، که خدای تعالی هرگاه چنین نیّتی در او ببیند، امیدوارم عمرش را طولانی کند».۱۴

۱۰٫ تقیّه:

امام رضا(ع) فرمودند: «همانا گرامی‌ترین شما نزد خدا، با تقواترین و پای‌بندترین شما به تقیّه است. عرض شد: ای پسر پیامبر خدا! تا کی؟ فرمود: تا روزگار آن زمان معین و آن روزگار قیام قائم ماست. پس هر که پیش از قیام قائم ما تقیه را ترک کند از ما نیست».۱۵ امام علی(ع) فرمود: «و آن زمانی است که در آن نجات نمی‌یابد، مگر هر مؤمن بی‌نام و نشان که اگر [در مجالس] حضور یابد شناخته نشود و هر گاه غایب باشد در جستجویش بر نیایند. اینان چراغ‌های هدایت و روشنگران راه شب‌روانند، که به تنفه و فساد و سخن‌چینی در میان مردم آمد و شد نکنند و دهان به غیبت‌ مردم و یاوه‌گویی نگشایند، برای آنان خداوند درهای رحمتش را باز و سختی عذابش را از ایشان برطرف می‌نماید. ای مردم؛ زمانی بر شما خواهد رسید که اسلام در آن واژگون می‌شود همچنان‌که ظرف واژگون گردد و آنچه در آن است بریزد…».۱۶

۱۱٫ دعا:

حضرت صادق(ع) خطاب به ابن سنان فرمودند: «به زودی در شبهه‌ای خواهید افتاد و بدون نشانه‌ای نمایان و امامی رهنما خواهید ماند. از این شبهه رهایی نیابد مگر آن کس که دعای غریق را بخواند. عرض کردم دعای غریق چگونه است؟ فرمود: می‌گویی: « یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک؛ خدایا! بخشایشگرا! مهربانا! ای دگرگون‌ساز دل‌ها! دل مرا بر دینت استوار گردان. عرض کردم ای دگرگون‌ساز دل‌ها و اندیشه‌ها! دل مرا بر دینت استوار گردان. فرمود: البتّه خدای دگرگون‌ساز دل‌ها و اندیشه‌هاست، امّا تو همان بگو که من می‌گویم: ای دگرگون‌ساز دل‌ها! دل مرا بر دینت استوار ساز».۱۷
همچنین از سیّد بن طاووس دعایی در ضمن حدیث غیبت حضرت مهدی(ع) نقل شده که به ذکر آن می‌پردازیم.
راوی می‌گوید عرض کردم: شیعیانت چه کار کنند؟ فرمود: بر شما باد بر دعا کردن و انتظار فرج کشیدن تا آنجا که می‌گوید: عرضه داشتم: به چه چیزی دعا کنیم؟ فرمود: می‌گویی: «بار خدایا! تو خودت و فرستاده‌ات و فرشتگانت و پیغمبرت و والیان امرت را به من شناسانیدی، بار خدایا من نگیرم جز آنچه تو عطا کنی و هیچ نگهدارنده‌ای جز تو برایم نیست، بارخدایا! مرا از منازل دوستانت دور مگردان و دلم را پس از آنکه هدایت کرده‌ای منحرف منما، بار خدایا! مرا به ولایت کسی که اطاعتش را بر من واجب ساخته‌ای، هدایت فرمای».۱۸

۱۲٫ مراجعه به کتب دانشمندان امین و اصیل:

امام صادق(ع) به مفضّل بن عمر فرمود: «بنویس و دانش خود را در میان برادرانت منتشر کن و چون (خواستی) بمیری، آن را به پسرانت میراث بده، زیرا بر مردم زمانه‌ای، پرآشوب می‌رسد که در آن زمان جز با کتاب‌هایشان همدم نشوند».۱۹

۱۳٫ همکاری بین شیعیان و حدیث‌شناسی:

امام باقر(ع) فرمودند: «باید که توانمندان شما ضعیفانتان را تقویت کنند و ثروتمندان شما فقیرانتان را یاری رسانند و سرّ ما (اهل بیت) ر افشا نکنید و امر ما را برملا ننمایید و هرگاه حدیثی از جانب ما به شما رسید که بر آن یک یا دو شاهد از قرآن یافتید پس آن را قبول کنید وگرنه (از عمل به آن) توقّف نمایید و آن را به ما برگردانید (و در قبول یا ردّ آن سخنی نگویید) تا اینکه حقیقت آن برایتان آشکار شود و بدانید که برای منتظر این امر (فرج امام عصر(ع)) ثواب روزه‌دار شب زنده‌دار ثبت می‌گردد و هر کس قائم ما را درک کند و به همراه او خارج شود (برای نبرد) و دشمن ما را بکشد، برایش مانند پاداش بیست شهید منظور می‌گردد و هر کس همراه قائم ما بجنگد برایش همچون اجر بیست و پنج شهید منظور خواهد شد».۲۰

۱۴٫ مسئولیت‌پذیری نسبت به شیعیان:

همانا کسی که متکفّل ایتام آل محمّد(ص) شود، آنان که از امامشان جدا شده و در جهل خود سرگردان مانده و در دست شیاطین و ناصبیان از دشمنانمان اسیر گشته‌اند، پس آنان را از چنگال شیاطین و دشمنان ما نجات داده، از حیرتشان بیرون برد و شیاطین را با ردّ وسوسه‌هایشان سرکوب نموده، ناصبیان را با دلایل پروردگارشان و دلیل امامتشان مقهور سازد. چنین کسانی نزد خداوند به بلندترین جایگاه از بندگان برتری یابند، بیش از فضیلت آسمان بر زمین و بیش از فضیلت عرش و کرسی و حُجُب بر آسمان و برتری آنها بر این عابد همچون امتیاز ماه شب چهارده بر مخفی‌ترین ستاره در آسمان می‌باشد».۲۱
در اینجا به فهرستی از تکالیف بندگان نسبت به آن حضرت حجّت(ع) در دوران غیبت که در کتاب شریف «مکیال المکارم» گردآوری شده، اشاره می‌کنیم:
۱٫تحصیل صفات و آداب ویژه آن حضرت،
۲٫رعایت ادب نسبت به یاد او،
۳٫محبّت او به طور خاص،
۴٫محبوب نمودن او در میان مردم،
۵٫انتظار فرج و ظهور آن حضرت،
۶٫اظهار اشتیاق به دیدار آن بزرگوار،
۷٫ذکر مناقب و فضایل آن حضرت،
۸٫اندوهگین بودن مؤمن از فراق آن حضرت،
۹٫حضور در مجالس فضایل و مناقب آن حضرت و تشکیل آن مجالس،
۱۰٫سرودن و خواندن شعر در فضایل و مناقب آن حضرت،
۱۱٫قیام، هنگام یاد شدن نام یا القاب آن حضرت،
۱۲٫گریستن، گریاندن و خود را به گریه کنندگان شبیه نمودن بر فراق آن حضرت،
۱۳٫درخواست معرفت امام عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ از خداوند متعال،
۱۴٫تداوم درخواست معرفت آن حضرت،
۱۵٫دعا در زمان غیبت آن حضرت،
۱۶٫شناختن نشانه‌های ظهور،
۱۷٫تسلیم بودن و عجله نکردن،
۱۸٫صدقه دادن به قصد سلامتی آن حضرت و انجام اعمال واجب و مستحب به نیابت از ایشان،
۱۹٫سعی در خدمت کردن به آن حضرت،
۲۰٫تجدید بیعت با ایشان در هر روز و هر لحظه.۲۲

پی نوشت ها :

۱٫ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۱۴۹٫
۳٫تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۳۶، ح ۱۹۸٫
۴٫غیبت نعمانی، ص ۱۶۹، ح ۱۱٫
۵٫همان، ص ۱۵۰، ح ۱۰٫
۶٫بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۳٫
۷٫اقبال، ص ۴۵۷٫
۸٫مکیال المکارم، ج ۲، ص ۴۱۸٫
۹٫کافی، ج ۲، ص ۲۲۵، ح ۱۳٫
۱۰٫نهج الفصاحه، ج ۲، ص ۳۷۲٫
۱۱٫ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۷٫
۱۲٫بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۷٫
۱۳٫کمال‌الدیّن و تمام‌النعمه، ج ۲، ص ۲۳۸٫
۱۴٫محجّه البیضاء، ج ۱، ص ۳۲٫
۱۵٫غیبت نعمانی، ص ۱۷۳٫
۱۶٫نهج البلاغه، خطبه ۱۰۳، فیض ۲۹۱٫
۱۷٫إعلام الوری، ص ۴۰۸٫
۱۸٫بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۹، ح ۷۳٫
۱۹٫مهج الدّعوات، ص ۳۳۲٫
۲۰٫کافی، ج ۱، ص ۵۲، ص ۱۱٫
۲۱٫امالی طوسی، صص ۲۳۲ و ۴۱۰؛ بشاره المصطفی، ص ۱۱۳٫
۲۲٫با استفاده از کتاب مکیال المکارم



منبع : آداب انتظار، اخلاق منتظر - پرتال پایگاه تخصصی تبیان مهدویتپرتال پایگاه تخصصی تبیان مهدویت 
بازدید : [ ۱۰۹]
تاریخ :Friday, 22 June 2018، 11:17 AM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

نویسنده : هدی مقدم
همه ما این جمله حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) را حفظ هستیم که فرمودند: «افضل العباده انتظار الفرج».۱ همچنین در سخن شریفی از امام علی(علیه السلام) چنین آمده است که: «أفضل العباده عفّه البطن و الفرج؛ برترین عبادت، نگهدارى شکم و میل جنسی [از محرمات‏] است».۲ اما آیا عفت ـ که دو مصداق آن بیان شد ـ مصادیق دیگری نیز دارد.
امام علی(علیه السلام) این سؤال را نیز پاسخ داده و فرمودند: «انّ افضل العفّه الوَرَع». ورع به معنی تقواست و به عبارتی، نقطه عالی نیت‌ها و اعمال انسان‌ها محسوب می‌شود. این جمله، یکی از جملاتی است که امام علی(علیه السلام) در نامه‌ای، به محمد بن ابی بکر نوشتند؛ آن هم زمانی که او را به عنوان والی مصر، رهسپار آن دیار کردند. مصر در آن زمان چنان دستخوش دگرگونی شده بود که علیه حکومت مرکزی ایستاده و علم شورش برداشته بود. داستان محمد بن ابی بکر با شهادتش توسط مأموران معاویه در آن خطه، پایان می‌پذیرد و مصر سرانجام رسماً از سیطره حکومت به حق امیرالمؤمنین(علیه السلام) خارج و به عنوان تحفه و دستمزد حیله‌ای که عمروعاص در صفین به خرج داد (قرآن بر سر نیزه کردن) به او سپرده شد. مصر قبل از شهادت محمدبن ابی بکر، شهادت مالک اشتر را نیز در کارنامه خود داشت. وقتی که مالک به عنوان فرماندار به آنجا رفت به نیرنگ عمروعاص شهید شد.
ممکن است تصور کنید این مقدمه، قدری طولانی شده است؛ امّا نکته مهم همین جاست! چون در زمان عثمان، مهم‌ترین کسانی که به عنوان دادخواهی به مرکز حکومت اسلامی(مدینه) آمدند تا شکایت فرماندار را به عثمان کنند و گشایشی در کارشان حاصل شود، همین اهل مصر و بزرگان آنها بودند. علاوه بر مصریان، بزرگان سایر بلاد اسلامی نیز به مدینه آمده بودند و اجتماع بزرگی در مدینه به راه افتاده بود. عثمان از ترس شورش این جمعیت فراوان، سپاه شام را به فرماندهی معاویه به مدینه فرا خواند و معاویه هم سپاه را به سمت مدینه حرکت داد؛ ولی هیچ گاه اجازه نداد حتی به نزدیکی مدینه برسد! از آن طرف، عثمان، قول برکناری چند فرماندار را به مردم داد و مردم مصر با خوشحالی مدینه را ترک کردند. اما توطئه مروان باعث شد تا مصریان سراسیمه از نیمه راه بازگشته و وارد مدینه شوند و سرانجام پس از محاصره‌ای طولانی، با نیرنگ نزدیکان عثمان، خلیفه سوم کشته شد.
بعد از آن، مردم در مسجد جمع شدند تا با امام علی(علیه السلام) بیعت کنند. مصریان نیز در میان این بیعت کنندگان بودند. امام شروط بسیاری با مردم در میان گذاشتند و بزرگان نیز به نیابت از طائفه خود آن را پذیرفتند. اما سختی‌های عمل به پیمان و شرط، آغاز شد و اولین فتنه مسلمین که «جنگ جمل» بود درگرفت. امام خطاب به مسلمانان فرموده بود: «لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ؛ هیچ کس توان برداشتن این عَلم را ندارد؛ جز کسانی که اهل صبر و بصیرت باشند».۳
اولین نزاع اهل قبله در گرفت و مسلمانان زیادی کشته شدند. اما هنوز خون‌های کشته‌شدگان خشک نشده بود که معاویه سر به طغیان گذاشت و خونخواهی عثمان و مؤاخذه شدن دروغین امام علی(علیه السلام) ـ به عنوان عامل قتل ـ را دست‌آویز جنگی کرد که صفین نام گرفت. در صفین، کارزار طولانی شد؛ تا این که سرانجام زمانی که پیروزی امام علی(علیه السلام) قطعی شده بود، نیرنگ عمروعاص مؤثر افتاد و کسانی که بی‌بصیرت به میدان وارد شده بودند، قرآن ناطق را ندیدند و به تکریم قرآن صامت روی آوردند!
بسیار بودند کسانی که تأمل نکردند و بی‌بصیرت وارد میدانی شدند که جز نابودی و هلاکت، ارمغانی برایشان به همراه نداشت؛
اگر طلحه و زبیر تن به تقوا سپرده بودند و عفت پیشه می‌کردند و اگر خوارج، بصیرت به خرج می‌دادند و امام را وادار به حکمیت نمی‌کردند و دست آخر رو در روی او نمی‌ایستادند و اگر اهل مصر ـ که انتظار گشایش و فرج واقعی داشتند و برقراری عدالت را می‌خواستند ـ به جای ایستادن در کنار عمروعاص، در کنار سرداران بزرگ امام علی(علیه السلام) ایستاده بودند، نه مصر تجزیه می‌شد، نه خوارج کشته می‌شدند و مهم‌تر اینکه بین اهل قبله چنین نزاع و جنگی در نمی‌گرفت.
اینک ما باید تاریخ را یک‌بار دیگر مرور کنیم تا بدانیم اگر به راستی خواستار گشایش هستیم، امر ظهور و فرج، بدون تقوا، صبر، عفت و بصیرت، محقق نخواهد شد.

پی‌نوشت‌ها:

*. کارشناس ارشد فقه و حقوق.
۱٫ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۷٫
۲٫ ترجمه غرر(انصاری)، ج۱، ص ۱۸۵٫
۳٫ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۷۳٫

منبع : نشریه امان ،شماره ۲۹ ،فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۰



منبع : انتظار، بدون صبر و بصیرت! - پرتال پایگاه تخصصی تبیان مهدویتپرتال پایگاه تخصصی تبیان مهدویت 
بازدید : [ ۹۲]
تاریخ :Friday, 22 December 2017، 11:16 AM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

منبع:مهدویت


نام اصلی امام مهدی علیه‌السلام «محمد» است و این نامی است که پیامبر اکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله برای ایشان انتخاب کرده. در اخبار متعدد شیعه و سنی آمده که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: «مهدی هم‌نام من است».[۱]

در حدیث لوح فاطمه سلام‌الله‌علیها ـ که بسیاری از محدثین شیعه از جمله شیخ طوسی و شیخ مفید و شیخ صدوق و شیخ کلینی نقل کرده‌اند ـ از ابوبصیر روایت شده که امام‌ صادق علیه‌السلام فرمودند: پدرم به جابربن‌عبدالله انصاری فرمود: 
من با تو کاری دارم، چه موقع برای تو آسان‌تر است که در خلوت از آن موضوع سؤال کنم؟ جابر عرض کرد: هر زمان شما دوست داشته باشید. تا اینکه روزی با جابر تنها نشست و به او فرمود: ای جابر به من گزارش بده از آن لوحی که در دست مادرم فاطمه، مشاهده نمودی و درخشندگی عجیبی داشت... تا آنجا که جابر گفت:
نام حضرت‌ مهدی، ابوالقاسم محمد‌بن‌‌الحسن، هو حجة الله القائم، ثبت‌و‌ضبط شده بود.[۲]
همچنین در حدیثی مشهور از حضرت‌ رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله وارد شده است که «مهدی از فرزندان من است، اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است و شبیه‌ترین مردم است به من از جهت خَلق و خُلق».[۴]
اما در قرآن به این اسم تصریح نشده؛ چنان‌که اسامی یازده امام دیگر نیز بیان نشده است، البته در به‌زبان‌آوردن این نام، اختلاف است و بعضی از فقها طبق بعضی از روایات که دلالت بر منع‌ ذکر نام آن حضرت در دوران غیبت می‌کند، بر زبان آوردن آن را حرام می‌دانند که در جای خود باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. 
کنیه
به استناد روایات، ابوالقاسم، ابوعبدالله، ابوجعفر، ابومحمد، ابو ابراهیم، ابوالحسن، ابوبکر و ابوصالح و ابوتراب از کنیه‌های آن جناب است.[۴] در قرآن اشاره‌ای به کنیه امام مهدی علیه‌السلام نشده است.
القاب
القاب شریف ایشان که از قرآن و کتب سایر ادیان و روایات به دست می‌آید بسیار زیاد است و هریک بیانگر یک ویژگی ممتاز و مدح و تعریف آن حضرت است. حاجی نوری در کتاب نجم‌الثاقب، این القاب را جمع‌آوری کرده که بیش از صد و هشتاد لقب است. بعضی از آنها را از آیات قرآن و بعضی را از کتب دیگر ادیان و مذاهب و بعضی را هم از روایات و ادعیه برداشت نموده است.[۵] در این مجال به بعضی از این القاب اشاره می‌کنیم. 
القاب حضرت در کتب مذهبی ادیان دیگر: 
«صاحب و حاشر» در صحف ابراهیم؛ «قائم» در زبور سیزدهم؛ «قیدمو» در تورات به لغت ترکوم؛ «ماشیع» مهدی بزرگ در تورات به لغت عبرانی؛ «مهمید آخر» در انجیل؛ «پسر انسان» در عهد جدید؛ «فیروز» در کتاب اشعیای پیامبر؛ «سروش ایزد» در زمزم زرتشت؛ «پنده یزدان» در زند و پازند؛ «لندیطارا» در هزارنامه هندیان؛ «خسرو» در کتاب مجوس؛ «پرویز» در کتاب برزین آذر فارسیان؛ «منصور» در کتاب دید براهمه.[۶]
القاب امام زمان در قرآن کریم
در آیات متعددی درباره امام مهدی علیه‌السلام سخن گفته شده: 
۱. بقیة‌الله
از مشهورترین القاب آن حضرت در قرآن است و به معنی بقیه و بازمانده خلفای خدا در زمین از انبیا و اوصیا می‌باشد. از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره آیه ۸۶ سوره هود سوال شد که این بقیه چیست و کیست؟ آن حضرت فرمودند: «اولیای خدا، بقیة‌الله‌ هستند و مقصود مهدی است که در هنگام پایان‌پذیری این مهلت خواهد آمد و زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد، آن‌گونه که از ظلم و جور مملو گشته است و از آیات و نشانه‌های او غیبت است و پنهان‌شدن، آنگاه که طغیان گسترش یابد و انتقام فرا رسد».[۷]
همچنین از امام صادق علیه‌السلام سوال شد: آیا می‌شود به قائم آل محمد به‌عنوان امیرالمؤمنین سلام کرد؟ ایشان فرمودند: «نه، این اسمی است که خدا حضرت‌ علی علیه‌السلام را به آن نامیده و قبل و بعد از او، جز کافر به این نام نامیده نمی‌شود». راوی حدیث پرسید: فدای شما شوم، پس به حضرتش چگونه باید سلام کرد؟ آن حضرت فرمودند: «باید گفت: السلام علیک یا بقیة‌الله آنگاه آیه «بقیةالله خیر لکم ان کنتم مومنین» را تلاوت فرمود. در دعای ندبه نیز می‌خوانیم «این بقیة الله التی لاتخلو من العترة الهادیه؛[۸] کجاست آن بقیه‌الله که از خاندان هدایتگر است؟».   
البته همه اهل‌ بیت، بلکه جمیع حجج الهی، بقیة‌الله و باقی و به جا گذارده شده روی زمین برای هدایت بشر هستند، اما فرق امام مهدی با دیگر امامان آن است که بعد از هر یک از ائمه، دیگری باقی می‌ماند، ولی وجود مقدس صاحب‌الزمان آخرین بقیة‌الله است.[۹]
۲. خلیفة‌الله
به‌معنای جانشین خداوند است و جزء القاب امام مهدی علیه‌السلام شمرده شده است. امام مهدی علیه‌السلام همان خلیفه باقی‌مانده‌ای است که در قرآن شریف به او اشاره شده:«إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْ‌ضِ خَلِیفَةً».[۱۰] ایشان خلیفه خدا به مفهوم حقیقی است، او برگزیده خداست، نه منتخب مردم. در زیارت آل یاسین می‌خوانیم: «السلام علیک یا خلیفة الله و ناصر حقه» پیامبر اکرم صل‌الله‌وعلیه‌و‌آله هم فرمودند: «خروج می‌کند مهدی و بر سر او ابری است و منادی در آن ندا می‌کند: «این مهدی خلیفة الله است، او را پیروی کنید».». 
۳. حجة‌الله
امام مهدی علیه‌السلام یکی از حجت‌های الهی است که به وسیله او دین خدا بر خلائق غلبه و سلطنت پیدا می‌کند. در قرآن می‌خوانیم: «قُلْ فَلِلَّـهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ؛ بگو: پس فقط دلیل رسا برای خداست. و اگر (بر فرض خدا) می‌خواست، حتماً همه شما را (به اجبار) هدایت می‌کرد».[۱۱] 
حکیمه خاتون، خواهر حضرت امام‌حسن‌عسگری علیه‌السلام می‌فرماید وقتی امام مهدی علیه‌السلام متولد شد آن جناب را به نزد برادرم حسن‌بن‌علی علیه‌السلام آوردم پس آن حضرت با دست شریفش روی پر نور او را مسح کرد و فرمود: «سخن بگو ای حجت خدا و بقیه انبیا ...» نقش انگشتر آن حضرت نیز «انّا‌ حجه‌الله» و به روایتی «انا‌ حجه‌الله و خالصته» می‌باشد.[۱۲]
۴. منتظَر 
یکی از القاب مشهور امام زمان که از آیات قرآنی هم استفاده می‌شود، منتظَر است. شخصی از امام‌ باقر علیه‌السلام دلیل منتظَر نامیدن امام مهدی علیه‌السلام را سوال کرد؟، آن حضرت فرمودند: او را منتظر می‌گویند؛ چر‌اکه دوره غیبت بسیار طولانی خواهد داشت و پیروان مخلص او در طول این دوره با وجود سختی‌های زیادی که دارد در انتظار ظهور او به سر خواهند برد و این در حالی است که بسیاری از افراد تردید‌کننده، قیام و ظهور او را منکر خواهند شد.[۱۳] در دعای ندبه نیز می‌خوانیم: «این المنتظر لاقامة الأمْتِ العوج؛ کجاست آن امامی که مردم برای برطرف‌ساختن اساس کژی‌ها و انحراف‌ها در انتظار او به‌سر می‌برند». در زیارت صاحب الامر هم می‌خوانیم: «السلام علی القائم المنتظر و العدل المشتهر».[۱۴]
 ۵. مضطر
اما‌م صادق علیه‌السلام درباره تفسیر آیه «أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ‌ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ».[۱۵] می‌فرمایند: «سوگند به خدا، منظور از مضطر در این آیه قائم آل‌محمد علیه‌السلام است. وقتی که در آخرالزمان ستم و بیداد و فساد در نتیجه سلطه پیدا کردن مستکبران و انحراف مردم از صراط مستقیم، سرتاسر جهان را پرساخت، آن حضرت در بین رکن و مقام دو رکعت نماز می‌خواند و آنگاه دست به دعا برداشته، از خداوند تعجیل در فرج خود را می‌خواهد و پروردگار عالم نیز دعای او را اجابت می‌کند و به او اذن ظهور می‌دهد. و به‌دنبال این واقعه مبارک، آن حضرت به برکت امدادهای غیبی و همچنین یاری انسان‌های مؤمن و شجاع، بساط ستم را از روی زمین برخواهد چید».[۱۶]  
در بسیاری از ادعیه و روایات نیز امام مهدی علیه‌السلام با لقب مضطر یاد شده است؛ چنان‌که در دعای ندبه می‌خوانیم: «این المضطّر الذی یجاب اذا دعی؛ کجاست آن مضطری که چون دعا کند، خواست او به اجابت می‌رسد».
۶. نور
امام‌ کاظم علیه‌السلام آیه «وَاللَّـهُ مُتِمُّ نُورِ‌هِ...».[۱۷] را به ولایت قائم تفسیر فرموده.[۱۸] و همچنین در آیه «و اشرقت الارض بنور ربّها»، مراد، روشن‌شدن زمین به نور آن حضرت است و منظور از نور در آیه «یهدی الله لنوره من یشاء»، امام مهدی علیه‌السلام است؛ چنان‌که جابربن‌عبدالله انصاری می‌گوید: در مسجد کوفه داخل شدم درحالی‌که امیرالمؤمنین با انگشتان مبارک خود می‌نوشت و تبسم می‌کرد. عرض کردم یا امیرالمؤمنین چه چیز شما را به خنده آورده است؟ فرمود: «عجب دارم از آن که این آیه را می‌خواند، ولی به حق به آن معرفت ندارد». گفتم: کدام آیه؟ فرمود: «اللَّـهُ نُورُ‌ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ مَثَلُ نُورِ‌هِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّ‌یٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَ‌ةٍ مُّبَارَ‌کَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْ‌قِیَّةٍ وَلَا غَرْ‌بِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ‌ نُّورٌ‌ عَلَىٰ نُورٍ‌ یَهْدِی اللَّـهُ لِنُورِ‌هِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِ‌بُ اللَّـهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّـهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ [۱۹] که «مثل نوره کمشکوة» مشکات حضرت‌ محمد است. «فیها مصباح» منم آن مصباح. «زجاجة الزجاجة» حسن و حسین هستند. «کانّها کوکب دُرّی» علی‌بن‌الحسین است و «یوقد من شجرة مبارکه» محمد‌بن‌علی است. «زیتونه» جعفربن‌محمد است. «لاشرقیه» علی‌بن‌جعفر است و «لاغربیه» علی‌بن‌موسی‌الرضا است. «یکاد زیتها یُضِیءُ» محمد‌بن‌علی است. «لولم تمسسه نار» علی‌بن‌محمد است. «نور علی نور» حسن‌بن‌علی است و «یهدی الله لنوره من یشاء» قائم مهدی است.[۲۰]
 ۷. حق
امام‌ باقر علیه‌السلام ذیل آیه «قل جاء الحق...»[۲۱] فرموده‌اند: «چون قائم خروج کند، دولت باطل برود». در زیارت حضرت‌ حجت نیز می‌خوانیم: «السلام علی الحق الجدید».[۲۲]
۸. ضُحی
در تفسیر آیه «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا» [۲۳] آمده است که منظور از شمس (خورشید) رسول‌الله است و ضحای شمس (نور خورشید) قائم است و طبق بعضی از روایات روشنایی خورشید، خروج آن حضرت از پس پرده غیبت است .[۲۴] 
 ۹. ناقور
ناقور به‌معنای صوری است که در آن دمیده می‌شود و صدا از آن خارج می‌شود. امام‌ صادق علیه‌السلام در تفسیر آیه شریفه «فَإِذَا نُقِرَ‌ فِی النَّاقُورِ‌»[۲۵] می‌فرمایند: «هرگاه خداوند اظهار امرش را اراده کرد، در دلش می‌افکند، آنگاه ظاهر می‌شود و خروج می‌کند به امر خداوند».[۲۶] 
 ۱۰. خُنّس
به‌معنای سیاره‌ای است که برای آنها محل سیری مشخص است؛ مانند مریخ و زهره و عطارد. ام هانی می‌گوید: امام‌ باقر علیه‌السلام را ملاقات کردم و از ایشان درباره آیه «فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ»[۲۷] سوال کردم حضرت فرمود: «خنّس آن امامی است که پنهان می‌شود در زمان خود».[۲۸]

پی‌نوشت‌ها
۱. ملاحم و الفتن، سیدبن‌طاوس، ص۷۴؛ یأتی علی الناس، محمود موسوی دهسرخی، ج۱، ص۳۵.
2. کمال‌الدین، شیخ صدوق، ج۱، ص۳۰۵؛ غیبت طوسی، ص ۹۲.
۳. کمال‌الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۸۶؛ ینابیع الموده، قندوزی، ص ۴۳۹ یاتی علی الناس، ج۱، ص۳۶: در کتاب سنن ابی داود، ص ۳۰۹ حدیث ۴۲۸۲ از حضرت‌رسول نقل شده که آن حضرت فرمودند:«اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی؛ نام او نام من است و نام پدرش نام پدر من است». یعنی عبدالله و حال آن‌که می‌دانیم نام پدر امام مهدی علیه‌السلام حسن‌بن‌علی علیه‌السلام بوده است و علی‌الظاهر این حدیث به‌وسیله بنی‌عباس جعل شده است. زیرا دولت عباسی برای تائید سلطنت خود و تشویق مردم به بیعت با محمد‌بن‌عباس ملقب به مهدی عباسی که سومین خلیفه دولت عباسی است دست به هر کاری می‌زدند و یکی از آن حیله‌ها آن بود که منصور عباسی که نامش عبدالله بود، فرزندش را محمد نامید و او را ملقب به مهدی نمود و از مردم برای او به عنوان جانشین خود بیعت می‌گرفت و طوری وانمود کرد که مهدی عباسی همان مهدی امت است که پیامبر وعده او را داده است و چون کنیه او با کنیه پیامبر فرق می‌کرد حدیث را تحریف کرد و گفت اصل حدیث این است که اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی؛ چرا‌که نام پدر مهدی عباسی عبدالله بود. مؤید این نظریه آن است که این حدیث در سنن ترمذی و سنن ابن‌ماجه و مسند احمد حنبل و... آمده ولی عبارت اسم ابیه اسم ابی نیامده و در کتب حدیثی شیعه نیز چنین حدیثی به چشم نمی‌خورد و با ادله قطعی و روایات متواتر دیگر که بیان می‌کند مهدی فرزند امام‌حسن عسکری علیه‌السلام است، موافقت ندارد.
۴. النجم الثاقب، میرزا حسین طبرسی نوری، باب دوم؛ فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۵۹۴.
۵. النجم الثاقب، باب دوم.
۶. نجم الثاقب باب دوم؛ الزام الناصب، علی یزدی حائری، ج۱، ص۴۸۱؛ فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۹۴.
۷. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۳، ص۱۰۶.
۸. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، دعای ندبه.
۹. فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۱۷۲.
۱۰. بقره: ۳۰.
۱۱. انعام: ۱۴۹.
۱۲. النجم الثاقب، میرزا حسین طبرسی نوری، باب دوم؛ فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۱۷۱.
۱۳. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۱، ص۳۰؛ فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۶۹۹.
1۴. مفاتیح الجنان.
۱۵. نمل: ۶۲؛ «یا کیست آن بیچاره را اجابت می‌کند ـ آنگاه که او را می خواند ـ و گرفتاری را برطرف می کند».   
۱۶. بحارالانوار، ج۵۱، آیه ۴۸.
۱۷. کافی، کلینی، ج۱، ص۴۳۲.
۱۸. الارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص ۳۸۱، در تفسیر آیه ۶۹ از سوره زمر.
۱۹. نور: ۳۵. 
۲۰. النجم الثاقب، باب دوم.
۲۱. اسراء: ۸۱.
۲۲. النجم الثاقب، باب دوم؛ فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۲۸۰.
۲۳. شمس: ۱.
۲۴. النجم الثاقب، باب دوم.
۲۵. مدثر: ۸.
۲۶. النجم الثاقب، باب دوم.
۲۷. تکویر: ۱۵.
۲۸.النجم الثاقب، باب دوم.

بازدید : [ ۹۳]
تاریخ :Thursday, 22 June 2017، 11:13 AM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

سخنران: آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی

مطلع بحث


«وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ‌. إِنَّ فِی هذَا لَبَلاَغاً لِقَوْمٍ عَابِدِینَ‌. وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ‌»(۱)

سوره ی انبیا مکی است؛ خداوند و پیامبر (صلی الله علیه و آله) آینده ی اسلام را تبیین کرده اند و حال آن که هنوز اسلام نوپا بود.

سخن ما به صورت فشرده درباره ی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حول سه محور است: قرآن، سنت و تاریخ.


محور اول: امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در قرآن کریم


این مسأله در قرآن تحت سه عنوان مطرح است:


عنوان اول


یکی مسأله ی «وراثت ارض» است که در آیه ی مذکور با دقایق و لطایفی مطرح شده است؛ مانند مسأله ی کتابت و وراثت آن هم وراثت ارض. خداوند می فرماید: «… و کُنّا نحنُ الوارثینَ»(۲)در حقیقت عاقبت جهان به دست افراد صالح می افتد. درواقع این اشاره به همان عقیده ای است که در بین مسلمان ها رواج دارد مبنی بر این که در آخرالزمان و در پایان جهان و قبل از قیامت، حضرت ظهور می کند. از این کلام که «عباد صالح وارث هستند»، درمی یابیم عابدین باید خودشان را آماده، و این برنامه را تهیه کنند. این برنامه همان برنامه ی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است: «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ‌»(۳) همان برنامه ی جهانی است. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) برای جهان رحمت بود؛ ولی این مأموریت به دست مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اصحاب صالحش انجام می گیرد. در این زمینه مرحوم طبرسی روایتی نقل کرده است. عن ابوجعفر (علیه السلام): «… هُم اصحابُ المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) »(۴).


عنوان دوم


عنوان دوم، غلبه دین است بر همه ی ادیان که تاکنون محقق نشده است. درست است از لحاظ علمی حجت و برهان اسلام قوی تر است؛ اما بالاخره نه آن رحمه للعالمین محقق شده نه تسلط و غلبه ی آشکار و ملموس دین بر همه ی ادیان. در اینجا، سه آیه به یک مضمون آمده است:«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»(۵)


عنوان سوم


عنوان سوم «استخلاف» است. خدا وعده کرده است:

«وعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ… »(۶)

این آیه اشاره به یک حقیقتی است که تا حالا محقق نشده است. اگر فرض می کردیم هیچ روایتی نداشتیم و ما بودیم و این آیات، جای این سخن بود که استخلاف تا حالا محقق نشده است و چون وعده ی خدا است، بی تردید تحقق می یابد. وقتی خدا وعده کرده است این دین را به دست عباد صالح خودش در سراسر جهان نشر بدهد، عاقبت انجام خواهد شد. کلمات استخلاف وارثین اشاره به مسأله ی حکومت هم دارد. استخلاف یعنی همین عباد صالح خدا خلیفه بشوند برای خدا در روی زمین. هر دو آیه ارض دارد؛ یعنی کل زمین. البته کلمه ی «مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)»، با این لفظ در قرآن نیامده، اما در روایات آمده است و بیشتر به امامت و رهبری آن حضرت اشاره دارد. ما نمی دانیم نحوه ی حکومت آن حضرت چگونه است. شاید این گونه باشد که آن حضرت رهبر جهان به شمار آید و کشورها و حکومت های صالح دیگر هم وجود داشته باشند. این ها با هم منافات ندارد؛ همه ی حکومت های دیگر صالح هستند و از آن حضرت دستور می گیرند.


محور دوم: بررسی مسأله در سنت و حدیث


مرحوم طبرسی، در ذیل آیه ی «… کتبنا فی الزبور… »(۷)، می گوید: «و یدل علی ذلک ما رواه الخاص و العام عن النبی (صلی الله علیه و آله)»(۸). پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:

لَوْ لمْ یبقَ من الدُّنیا إلا یومٌ واحدٌ لطَوَّل اللهُ ذلک الیوم حتی یبعَثَ رجلاً منْ اهلِ بیتی یملأُ الأرضَ عَدلاً و قِسطاً کَما مُلئَتْ جَوراً و ظُلماً. (۹)

بعد می گوید روایات وارده از طریق فریقین در این زمینه فراوان است و این روایت را از سنن بیهقی نقل می کنند. خاطرم می آید در حدود چهل و پنج سال قبل، شاید هم بیشتر، در خدمت مقام آیت الله صدر (رضی الله عنه) بودم و صحبت از کتاب المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به میان آمد. ایشان گفتند در مجلسی بحث شد که آیا روایات راجع به حضرت از طریق اهل سنت هم آمده است یا نه، من گفتم: بله، هست؛ و در این باره کتاب«المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) »را نوشتم. یک نسخه را هم به من هدیه دادند که در آن نوشته ام این را مؤلف به من اهدا کرده است. ایشان روایات مرتبط با حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از طرُق اهل سنت جمع آوری کرده است. در این زمینه خیلی هم کار انجام شده است. یکی از کارهایی که انصافاً باید از آن تقدیر کرد، کتابی است به نام«منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر» که حضرت آیت الله صافی نوشته اند. بعد از آن هم دائره المعارف راجع به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نوشته شده است.

ما در روایات، تواتر معنوی داریم. منتها در روایات شیعه و نیز روایاتی که آیت الله صدر نقل کرده اند، حتی مواردی مانند این که مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از فرزندان حسین (علیه السلام) و از فرزندان سجاد (علیه السلام) است، نیز وجود دارد. این ها را هم یک مقداری از «ینابیع الموده» و جاهای دیگر نقل کرده اند.

البته آیت الله العظمی آقای صافی( دام عزّه) خیلی بیشتر از این ها تحت این عناوین روایت ذکر کرده است. این مطالب در روایات شیعه بیشتر است و روایات زیادی هم از اهل سنت در کتاب هایی که احتمالاً مؤلفش هم شیعه بوده مثل «ینابیع الموده» و موارد دیگر نقل شده است.

همین طور که آیت الله عسکری فرمودند، روایات ما روشن تر است. آن قدر که قضیه در روایات ما روشن است، در روایات اهل سنت نیست؛ ولی در عین حال اگر همین دو کتاب را ملاحظه کنید، درمی یابید جزئیات، [برای مثال حضرت از نسل کیست]، در روایات اهل سنت نیز نقل شده است. این نکته را می خواستم عرض کنم که ما همه جا «مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) »داریم. البته این هدایت همان هدایت واقعی است. منتها در دین یهود از او تعبیر به مسیح کرده اند. همین الآن یهودی ها منتظر حضرت مسیح (علیه السلام) هستند؛ چون حضرت موسی (علیه السلام) را قبول نکردند. یکی از یهودی ها در یکی از روزنامه ها گفته بود آن روز که حضرت مسیح (علیه السلام) ظهور بکند چنین و چنان می کنیم. (۱۰)

مسیح، یعنی مسح شده، یعنی متبرک. از لحاظ محتوا، خیلی با مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تناسب دارد. مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جنبه ی روح او را بیان می کند، یعنی کسی که خدا او را هدایت کرده است.

مسیح جنبه ی جسم او را باز می گوید؛ یعنی کسی که متبرک شده است. آیه ی «و لقدْ کتَبْنا فی الزَّبور… »(۱۱) هم اشاره به این دارد که مسأله ی مذکور تنها یک مسأله ی اسلامی نیست. این در کتب قبل هم آمده است.

زبور را معمولاً گفته اند، زبور داوود؛ ولی مرحوم طبرسی می گوید: گفته شده مراد مطلق کتاب آسمانی است؛ کما این که «ذکر» را هم به قرآن تفسیر می کنند.

ایشان می گوید: به تورات هم ذکر گفته اند. اگر مراد از ذکر در آیه، قرآن باشد، کلمه «بَعد» معنای زمانی ندارد و مفهوم «علاوه» را می رساند.

یکی از علمای مشهد که در تفسیر تخصص داشت، این طور معنا می کرد: «علاوه بر قرآن در زبور هم گفتیم». این خیلی دور از آبادی نیست. در آیات دیگر هم نکاتی وجود دارد که ما از آن ها صرف نظر می کنیم.


محور سوم: امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در تاریخ


محور سوم، بررسی مسأله در تاریخ است. در تاریخ، مسأله ی مهدویت در همان قرن اول اسلامی یک امر حتمی و مسلم بوده است.


مورد اول


طبری در داستان مربوط به امام حسین (علیه السلام)- هنگامی که از مکه به طرف کوفه می رود- می گوید: عبدالله بن عمروبن عاص پدرش را منع می کرد که با معاویه همکاری بکند، اما قبول نکرد. او جزء محدثین است. حتی می گویند حدیث پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را هم در رساله ای به نام «الصادفه» نوشته است. در این سفر، امام حسین (علیه السلام) با فرزدق شاعر برخورد و از او سؤال کرد که «ما وَرائُکَ»(۱۲) و چیزهایی گفت. بعد به عبدالله بن عمروبن عاص برخورد. عبدالله به فرزدق گفت:« هذا هو المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) »(۱۳). اشاره به حضرت امام حسین (علیه السلام) می کند. و می گوید:«هذا هو المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)». فرزدق گفت: خوب اگر مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، چرا تو با او نمی روی؟ گفت به تو چه. معلوم شد سابقاً بین آن ها اختلاف بوده، لذا با هم فحش کاری کردند و رد شدند.

عبدالله بن عمروعاص از جوان های صحابه است. مسأله ی مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در نظر او و اصحاب مسلم بوده است. منتها مصداقش چه کسی است وقتی می بیند امام حسین (علیه السلام) در برابر حکومت ستمگر یزید که مظهر فساد و جهل و نادانی است قیام کرده به کوفه می رود، می گوید «هذا هو المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)». این نخستین جایی است که از لحاظ تاریخی من دیده ام.


مورد دوم


مورد دیگر داستان مختار است که ادعا می کرد محمد بن حنفیه مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ اگرچه محمد بن حنفیه قبول نداشت و انکار می کرد. اگر حقیقتاً مسأله ی مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شصت و چند سال بعد از هجرت مسلم نبود، چطور او ادعا می کند و هیچ کس هم نمی گوید: مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یعنی چه، خبری نیست. یک عده قبول کردند، عده ای هم قبول نکردند؛ ولی اصل موضوع را انکار نمی کردند و در این که آیا محمد حنفیه خود مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است یا نه بحث داشتند و یا این که اصلاً در برابر این جریان سکوت کرده بودند.


مورد سوم


مورد سوم، مسأله ی قیام محمد بن عبدالله «نفس زکیّه» در مدینه است که نوع مردم به او گرویدند. در کشور مغرب که خیلی تمایلات اهل بیتی و تشیّع دارند، عالمی می گفت: علت این که ما پیرو «امام مالک» شدیم، این است که وقتی مردم به امام مالک گفتند آیا سراغ «نفس زکیه» برویم یا نرویم؟ گفت: بروید. گفتند ما با بنی امیه بیعت کرده ایم، مالک گفت: چون این بیعت مُکْرَه است، قبول نیست. آن عالم مغربی می گفت: چون او از محمد نفس زکیه حمایت کرد، ما هم گفتیم این با اهل بیت علیهم السلام خوب است، پس از او پیروی می کنیم و تا امروز هم پیرو او هستیم.

در همان موقع، در سال ۱۴۵ که زمان منصور بود، هم در مدینه و هم در بصره برادرش ابراهیم قیام کرد. در تاریخ دارد که منصور خوابش نمی برد؛ می گفت: رختخواب برای من نیندازید تا ببینیم بالاخره حق با ما است یا با این دو برادر. بعد از کشتن آن ها احساس آرامش کرد و راحت شد.

مردم به این ها گرویدند. اگر مهدویت در اذهان نبود، چرا این قدر به این ها گرویدند. برچه اساسی می گفتند محمد نفس زکیه، مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. در مسند ابی داوود در بابی که راجع به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، این طور نقل می کند:

… لو لم یبق من الدنیا إلا یومٌ واحد لَطَوَّلَ اللهُ ذلکَ‌ الیوم حتی یَبعَثَ رجلاً من اهل بیتی یَملاءُ الارض عدلاً و قسطاً کما مُلئتْ جوراً و ظلماً(۱۴).

من شک ندارم این حدیث با تأیید او درست شده، چون اسم او محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بود. بعد از او هم کسانی که با عنوان مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کردند، بسیار زیادند و شاید بیش از همه در آفریقا بود. خیلی ها در کتب تاریخی شرح حال و قیام این ها را نوشته اند که هرکس قیام می کرده است به عنوان مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به او نگاه می کردند. عبیدالله بن مهدی نخستین خلیفه ی فاطمیین در «مهدیه» (تونس فعلی)، به نام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کرد.

در آفریقا هنوز هم که هنوز است، از مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صحبت می کنند.

در سومالی مجله ای است به نام «المنتظر».

آخرین کسی هم که قیام کرد و کارش گرفت «مهدی سودانی» بود که بالاخره انگلیسی ها را از سودان بیرون کرد. اسم مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هنوز هم در میان این ها هست.

در منزل وزیر امورخارجه ی سودان که بودیم می گفت: مهدی (علیه السلام) و درباره ی حضرت صحبت می کرد. در هر حال، نام حضرت در میان آن ها زنده است. این ها مسلمان مالکی هستند. مقام مهدویت برای مهدی سودانی که قیام کرده قائلند؛ به خصوص که با استعمار انگلستان جنگید تا این که انگلیسی ها به زحمت بر او غلبه کرده و او را کشتند. مهدی سودانی در نظر آن ها مقدس است و در خارطوم (پایتخت سودان)گنبدش از همه جا دیده می شود.

این مسأله از لحاظ تاریخی از قرن اول شروع شده است. مردم اصل آن را انکار نمی کردند و حتی اگر کسی چنین ادعایی می کرد، به او عقیده پیدا می کردند و او را مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می خواندند. آقای دکتر محمد علوی مالکی، فرزند سید عباس علوی مالکی، در مکه قطب است. به اصطلاح، مرید دارد و صاحب یک تشکیلات عریض و طویل. یک بار به او گفتم: اگر از شما دعوت بکنیم به ایران بیایید، می آیید، گفت: اگر بیایم، می گویند رفته اصحاب مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را جمع کند. هر سال که می رویم صحبت از مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و انتظار می کند. از این قبیل مسائل زیاد است و انسان از لحاظ تاریخی باید یقین بکند. در این زمینه پیامبر (صلی الله علیه و آله) روایاتی دارد و صحابه باور کردند و انتظار هم داشته اند، منتها تطبیقش بر افراد به اشتباه صورت گرفته است.


روایات مهدویت نزد اهل سنت


در مورد روایات، روایات مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را صحاح سِتَّ همه شان ذکر کرده اند و بابی دارند، غیر از بخاری. بخاری می گوید مسیح که نزول می کند با امامشان بیعت می کند. اسم نمی برد. بالاخره این مسأله آن جا هم هست؛ اما بقیه ی صحاح سِت بعضی شان باب دارند و بعضی در همان باب فضائل اهل بیت (علیهم السلام) می گویند. منتها با همین اشتباه کاری ها که «… اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی… »(۱۵).


نکات پایانی


آنچه در پایان میل داشتم بگویم، سه نکته است.


کشتار و خونریزی؟!


یکی این که در بسیاری از روایات مسأله ی کشتار و خونریزی آمده و ذکر شده که جوی های خون و آسیاهای خون راه می افتد. این ها در یک دوران هایی نقل شده که اصلاً روح حاکم بر دنیا همین چیزها بوده است. در آن دوران، به هرکس بیشتر خونریزی می کرد نشان می دادند که شجاعت اش بیشتر است. عقیده ی من این است که در این ها باید تحقیق بشود که چه مقدار اصل و سندیت دارد. در حدیثی که مورد اتفاق فریقین است می گوید:

[… یملاءُ الارضَ قسطاً و عدلاً کما مُلئتْ ظلماً و جوراً]. (۱۶)

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برای برقراری عدل و قسط می آید. در بعضی از جاها کسانی هستند که مقاومت بکنند و حضرت باید با آن ها بجنگد؛ اما نمی شود گفت، اصلاً شعار حضرت آدم کشی و خونریزی است. متأسفانه منبری ها و مداح ها این مسائل را خیلی دنبال می کنند و در ذهن مردم هم همین چیزها است. باید از حضرت به عنوان یک مرد عادل و طرفدار عدل یاد شود. باید او را دادگستر جهان معرفی بکنیم. حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نه به طور اعجاز بلکه به طور طبیعی رهبری جهان را به عهده می گیرد. این هم خودش یک نکته است که آیا کارهای حضرت همه اش معجزه و اعجاز است یا جریانی است که طبع بشر به سمتی پیش می رود که بالاخره از همه ی شعارها، حکومت ها و از همه ی فرماندهان مأیوس می شود و با اضطرار طالب عدل می گردد. بعد ندایی بلند می شود که با وسایل روز به گوش همه می رسد. آن وقت مردم مطالعه می کنند. مبلغین تبلیغ کرده، فلسفه ی قیام و ظهورش را بیان می کنند و در نتیجه مردم به آن حضرت می گروند.


رهبری جهان


نکته ی دیگر، مسأله ی رهبری در جهان است نه سلطنت و حکومت بر جهان. این را هم باید درباره اش مطالعه کرد و مسأله ی خیلی مهمی است. بالاخره جهان به طرف یک قطبی شدن پیش می رود اما نه قطبی که فقط یک کشور و یا یک حکومت باشد. این اصلاً عملی نیست و چیزی نیست که روی آن تکیه کنیم با اختلاف ملت ها و اقوام و ملیت ها و…؛ ولی رهبری می شود واحد باشد. ما باید بگوییم که او رهبر واحد جهان است. بالاخره مردم دنیا می بینند او سخن حق می گوید. البته طبعاً او یک نوع وراثتی هم نسبت به زمین، به عنوان رهبر، حتماً خواهد داشت.


شعارهای مدعیان مهدویت


نکته ی دیگر، این است که در روایات ویژه ی علائم ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شعارهای مهدی های ظهور کرده نیز دیده می شود. هرکس که ظهور می کرد، روایت می خواندند. درباره ی «محمد نفس زکیه» گفته شده که «… اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی… »(۱۷). در «سنن ابی داوود»، به همین صورت آمده است. «بن باز» روحانی وهابی سعودی گفته بود: روایات مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) درست است؛ اما نه آن طوری که شیعیان می گویند بلکه به گونه ی دیگری است. نظر او به همین روایت «ابن داوود» است. در ارشاد مفید ظاهراً در همان باب امام دوازدهم روایتی نقل می کند که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «… مِنا السّفّاح و المنصور… »(۱۸)من تردید ندارم این روایت از آن هایی است که وقتی بنی عباس روی کار آمدند- برای این که خودشان را به عنوان منجی موردنظر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) جا بزنند- گفته اند. یا در حمایت آن ها گفته شده. خلیفه ی اول آن ها سفاح بود، خلیفه ی دوم منصور و خلیفه سوم مهدی. منصور که اسم پسرش را مهدی گذاشت، متوجه بوده چه می خواهد بکند؛ یعنی آن ها هم یک نوع حکومت مهدویت برای خودشان قائل بودند. از این قبیل مطالب زیاد پیدا می شود.

وقتی ما فهمیدیم منطقه ای در افغانستان به نام طالقان وجود دارد و غیر از طالقان ما طالقانی آن جا است، من مطالعه کردم دیدم یحیی بن زید در آن جا قیام کرده و طرفدارش بوده اند. کسانی که از او حمایت می کردند، طبعاً حدیث هم به نفع او می گفتند که مثلاً از طالقان چند نفر خارج می شوند. انجام این قبیل تحقیقات مسائل را روشن می کند. وقتی خدا در ذیل این آیه می گوید: «و ما ارسَلْناک إلا رحمهً للْعالمین»(۱۹)؛ معنایش این است که همان رحمه للعالمینی که ما به تو وعده کردیم و تو به این عنوان آمدی، با همین عباد صالح تحقق پیدا می کند.

یک چنین مسأله ای در حقیقت نتیجه ی کل ادیان و اسلام است. نتیجه ی کامل اسلام هم به دست آن حضرت ظاهر می شود.


معنویت و امید


یادم می آید در حدود ۳۰ سال قبل در دانشگاه مشهد استادی آمده بود به نام «صلاح الصابی». شاعر و خطیبی زبردست بود. گویا عبدالناصر او را تعقیب می کرد و می خواست بکشد. او به امام موسی صدر (حفظه الله تعالی) پناه برده بود. ایشان او را به دانشگاه مشهد آورد و گفت شما از این استفاده بکنید. چند سال آن جا بود. بعد هم آمد تهران درباره ی تشیع خیلی مطالعه کرد. اشعاری هم درباره حضرت زهرا (علیها السلام) و امام حسین (علیه السلام) و دیگران گفت. شعری را در کنگره ی شیخ توسی گفت که در یادنامه ی شیخ آمده است. ایشان بعد از مطالعات زیاد گفته بود: فرق بین تشیع و تسنن این است که تشیع رشته ی معنویت اسلام و رهبری را قطع نکرده؛ هنوز هم ادامه دارد و هنوز امید دارد. در حالی که برای اهل سنت و عقیده ی عمومی این گونه نیست که هنوز انتظار داشته باشند. انتظار عمومی در اهل سنت نیست و در شیعه هست. او می گفت: این برای شیعه خیلی امتیاز است که خودشان را مرتبط با رسالت و با خدا می بینند و انتظار چنین کسی را دارند آن هم نه فقط بیاید احکام را بگوید یا در ممالک اسلامی حکومت بکند؛ بلکه حکومت جهانی پدید آورد. این یک امید فوق العاده ای است که شیعیان دارند. اهل سنت این را ندارند شما برای این ارزش قائل شوید و قدر آن را بدانید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


پی نوشت ها :


۱٫ انبیا(۲۱): ۱۰۵-۱۰۷(در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم «بندگان شایسته ام وارث [حکومت] زمین خواهند شد». در این ابلاغ روشنی است برای جمعیت عبادت کنندگان. ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم).

۲٫ قصص(۲۸): ۵۸٫ (… و ما وارث آنان بودیم)

۳٫ انبیا(۲۱): ۱۰۷٫ (ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم).

۴٫ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹، ص ۱۰۳ و۱۲۶٫ (آنان یاران مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند).

۵٫ صف(۶۱) :۹؛ توبه(۹): ۳۳؛ فتح (۴۸): ۲۸٫ (او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ی ادیان غالب سازد، هرچند مشرکان کراهت داشته باشند).

۶٫ نور(۲۴): ۵۵٫ (خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آن ها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پا برجا و ریشه دار خواهد ساخت… ).

۷٫ انبیا(۲۱): ۱۰۵٫

۸٫ طبرسی: مجمع البیان، ج۱۶، ص ۱۷۱٫ (مؤید آن روایتی است که شیعه و سنی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) روایت کرده اند).

۹٫ شرف الدین، علی الحسینی الاسترآبادی: تأویل الآیات الظاهره، ص ۳۲۷؛ محمدی ری شهری، محمد: میزان الحکمه، ج۱، ص ۱۷۹، حدیث شماره ی ۱۱۷۲٫ (اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد، همانا خداوند آن یک روز را چنان طولانی کند تا مردی از اهل بیت من برخیزد که زمین را از عدل و قسط پر سازد، چنان که از جور و ظلم پر شده است).

۱۰٫ گوینده ی محترم منبعی ذکر نفرموده است.

۱۱٫ انبیا(۲۱): ۱۰۵٫ (در «زبور» بعد از ذکر [تورات] نوشتیم).

۱۲٫ پشت سرت چیست؟

۱۳٫ این همان مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.

۱۴٫ شرف الدین، علی العینی الاسترآبادی: تأویل الآیات الظاهره، ص ۳۲۷؛ سنن ابی داوود، ج۲، ص ۳۰۹٫ (اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد، خدای تعالی آن روز را چنان طولانی کند تا مردی از من یا از اهل بیتم قیام کند که زمین را از عدل و قسط پر سازد؛ چنان که از ظلم و جور پر شده است).

۱۵٫ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص ۱۰۲٫ (… اسم او اسم من است و اسم پدرش اسم پدر من است… ).

۱۶٫ همان. (… او زمین را از قسط و عدل پر سازد؛ چنان که از ظلم و جور پر شده است).

۱۷٫ مجلسی، محمدباقر: بحارالانوار، ج۵۱، ص ۱۰۲٫ (… اسم او اسم من است و اسم پدرش اسم پدر من است… ).

۱۸٫ مجلسی، محمدباقر: بحارالانوار، ج۲۹، ص ۴۵۳٫ (… سفاح و منصور از ما هستند… یادآوری: منظور از این دو، سفاح، منصور عباسی نیستند؛ بلکه منظور حضرت امام حسین و حضرت امام علی (علیهما السلام) هستند.)

۱۹٫ انبیا(۲۱): ۱۰۷٫ (ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم.)


منبع مقاله : 

امینی، ابراهیم… [و دیگران]،‌ (۱۳۸۱) قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه ی قم)، چاپ چهارم




منبع : امام مهدی (عج) در قرآن، سنت و تاریخ - پرتال پایگاه تخصصی تبیان مهدویت پرتال پایگاه تخصصی تبیان مهدویت

 http://www.tebyan12.net/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%D8%AC-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%D8%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D9%88-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE/

درباره : مهدویت ,
بازدید : [ ۱۰۸]
تاریخ :Wednesday, 21 December 2016، 11:08 AM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

mahdaviat.ir
درآمد: از جمله مهم‌ترین رخدادهایی که در دو سه قرن اخیر، در جوامع بشری رخ نموده، و بسیاری از ارزش‌های انسانی را تحت الشعاع جهان و علم مادی قرار داده و در سایه عقلانیت ابزاری، به نفی، یا کم اهمیت جلوه‌دادن نقش فراطبیعت، سنت‌ها و باورها پرداخته، دو پدیده مهم نوگرایی (1) و پسانوگرایی (2) است. در آغوش جریان نوگرایی، که خاستگاه و محل تکامل آن در غرب بوده و دامنه تأثیرات آن همه جوامع جهانی را فراگرفته، نوزاد غول‌اندام دیگری به نام جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی پرورش یافت و به جریانی سهمگین تبدیل گردید که گستره نفوذ خود را در سراسر جهان و در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گستراند. این جریان، بیش از یک دهه است که به‌طور پررنگ و ملموس‌تری مطرح گردیده اما درعین‌حال توصیف کاملی از آن صورت نبسته است؛

درباره : مهدویت ,
بازدید : [ ۱۵۹]
تاریخ :Thursday, 16 June 2016، 12:40 PM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

منبع  mahdaviat.ir

یونس‌بن‌عبدالرحمن از امام کاظم علیه‌السلام پرسید: آیا تو همان قائم به حق هستی؟ آن حضرت فرمود: «آری، من قائم به حق هستم، اما آن قائم به حقی که زمین را از دشمنان خدا پاک می‌کند و آن را پر از عدل و داد می‌کند، پس از آنکه پر از ظلم و جور شده است، او پنجمین فرزند از اولاد من است که غیبتش طولانی خواهد شد».[۱] 

عبدالعظیم حسنی به امام جواد علیه‌السلام گفت: من امیدوارم که تو همان قائم از اهل بیت باشی که زمین را پر‌ از عدل و داد می‌کند، همان گونه که پراز جور و ستم شده است. آن حضرت در پاسخ او فرمود: «ای ابوالقاسم! هریک از ما قائم به امر خدا و هدایت‌کننده به سوی دین می‌باشد، اما آن قائمی که خداوند به وسیله او زمین را از اهل کفر پاک می‌گرداند، همان است که ولادتش بر مردم مخفی شده است و از نظرها غایب خواهد شد».[۲] 


بنا بر این روایات تمام معصومین علیهم‌السلام دارای این صفت هستند، اما این لقب مخصوص امام زمان است و در بیشتر احادیثی مربوط به ایشان، این لقب درباره وجود مقدس امام زمان به کار رفته است. در شرح این لقب سخنانی گفته شده است که به جهت اختصار، به ذکر چند مورد بسنده می‌کنیم‌: 


۱. قیام و حمایت از دین 

امام حسین علیه‌السلام فرمود: «مرد عربی پس از مسلمان‌شدن، از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله پرسید. آیا پس از تو پیامبر هست؟ ایشان فرمود: نه، من خاتم پیامبران هستم، اما بدان که پس از من امامانی از نسل من خواهند بود که قائم به قسط هستند و تعدادشان، همان تعداد نقبای بنی‌اسرائیل است؛‌ اولین آنها علی‌بن‌ابی‌طالب است که امام و خلیفه پس از من و نُه نفر از صلب این است ـ و در همان حال دست به سینه‌ام گذارد ـ و قائم، نهمین فرد از آنهاست که در آخرالزمان، برای دین قیام می‌کند، همان‌گونه که من در نخستین روز برای دین چنین کردم...».[۳]  


۲. قیام به شمشیر 

علقمه‌بن‌محمد حضرمی می‌گوید: از امام صادق علیه‌السلام خواستم نام امامان را به من بگوید. آن حضرت فرمود: «از گذشتگان، علی‌بن‌ابی‌طالب، حسن، حسین، علی‌بن‌الحسین، محمدبن علی، سپس خودم». عرض کردم: یابن رسول الله! پس از تو کیست؟ فرمود: «من به فرزندم، موسی وصیت کردم که او پس از من است». عرض کردم: و پس از موسی چه کسی خواهد بود؟ فرمود: «فرزند او علی است که رضا لقب گرفته است و پس از او فرزندش محمد و پس از محمد، فرزندش علی و پس از علی، فرزندش حسن و فرزند حسن، مهدی». سپس افزود: پدرم از پدرش، از جد خود، از علی، از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل کرده است: «قائم ما هرگاه خروج کند، سی‌صدوسیزده نفر به عدد رزمندگان جنگ بدر، گرد او جمع می‌شوند. پس زمانی که ظهور او فرا می‌رسد، شمشیری در غلاف، در مقابلش قرار دارد، فریاد برمی‌آورد: «قم یا ولی‌الله فاقتل أعداءالله؛ برخیز ای ولی خدا و دشمنان خدا را به قتل برسان».[۴]


۳. قیام پس از مردن نام او

صقربن‌ابی‌دلف می‌گوید: از ابوجعفر، امام جواد علیه‌السلام شنیدم که فرمود: «امام پس از من، فرزندم علی است، امر او، امر من است و گفتار او گفتار من و طاعتش، طاعت من است. امام پس از او، فرزندش حسن است، امر او امر پدرش، گفتار او گفتار پدرش و طاعت او، طاعت پدرش است». سپس سکوت کرد. عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! چه کسی پس از حسن، امام خواهد بود؟ امام جواد علیه‌السلام به شدت گریست، سپس فرمود:«پس از حسن، فرزند او قائم به حق، امام منتظر است». عرض کردم: یابن رسول‌الله! چرا به وی قائم گفته می‌شود؟ فرمود:«چون قیام می‌کند، پس از آنکه نام وی مرده باشد و بیشترین معتقدان به امامتش مرتد شده باشند».[۵]  

ابوحمزه ثمالی می‌گوید: به ابوجعفر‌ محمد‌بن‌علی علیه‌السلام گفتم: ای فرزند رسول خدا! مگر همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: چرا همین طور است. گفتم: پس چرا امام مهدی علیه‌السلام قائم نامیده شده است؟ آن حضرت در پاسخ فرمود:«هنگامی که جدم حسین به شهادت رسید، فرشتگان در درگاه خداوند به گریه و ضجه و ناله افتادند و گفتند: خدایا! تو درباره کسی که برگزیده و فرزند برگزیده‌ات را به قتل رسانده است، سکوت می‌کنی؟ ندا رسید: ای فرشتگانم! آرام باشید! قسم به عزت و جلالم! از آنها انتقام خواهم گرفت؛ اگرچه مدتی از این جرم و جنایت گذشته باشد. سپس حجاب‌ها را نسبت به فرزندان امام حسین علیه‌السلام از برابرشان کنارزده فرشتگان با دیدن امامان از نسل امام حسین علیه‌السلام بسیار شاد و خرسند گشتند و در میان آنها یک نفر ایستاده در حال نماز بود. ندارسید من به وسیله این قائم از آنها انتقام می‌گیرم».[۶]  


در روایات دیگر به تعبیرات دیگری برخورد می‌کنیم که تقریباً شبیه به یکدیگرند مثل قائم بأمرالله،[۷] قائم بالقسط[۸]، قائم بالحق.[۹].  


پی‌نوشت‌ها

۱. کفایه‌الاثر، علی‌بن‌محمد خراز رازی، ص ۲۶۵.

۲. همان، ص۲۷۸.

۳. همان، صص۳۳۸،۳۳۴،۱۷۳.

۴. همان، ص۲۶۳.

۵. همان، ص۲۷۹.

۶. علل‌الشرائع، شیخ صدوق، ص۱۶۰؛ معجم احادیث الامام المهدی، ص۳۱۰.

۷. معجم احادیث الامام المهدی، ج۵، ص۲۲۲.

۸. کفایه‌الاثر، علی‌بن‌محمد خراز رازی، ص۷۶.

۹. همان، ص۱۴۵.

بازدید : [ ۲۲۲]
تاریخ :Tuesday, 23 February 2016، 10:59 AM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

dd

بازدید : [ ۱۵۶]
تاریخ :Tuesday, 24 November 2015، 08:10 AM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

salam[[[[[[[[[


بازدید : [ ۱۳۲]
تاریخ :Saturday, 21 November 2015، 01:40 PM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...
خدا و مرگ را هیچوقت فراموش نکن
تا در گرداب ظلمات نیفتی بازدید : [ ۱۴۳]
تاریخ :Wednesday, 18 November 2015، 09:54 AM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

یا علی

بازدید : [ ۱۲۴]
تاریخ :Saturday, 14 November 2015، 07:01 PM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

یا علی

بازدید : [ ۱۴۰]
تاریخ :Saturday, 14 November 2015، 06:55 PM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

پردازنده I3 مدل 3210 اینتل - Intel Core i3-3210 Processor-3M Cache, 3.20 GHz

از ویژگیهای پردازنده I3 مدل 3210 اینتل - Intel Core i3-3210 Processor-3M Cache, 3.20 GHzمی توان به می توان به موارد زیر اشاره کرد :
»»»»    سوکت پردازنده: LGA 1155
»»»»    کلاس پردازنده: Core i3
»»»»    تعداد هسته/ ترد: 2 هسته/ 4 ترد
»»»»    فرکانس عملیاتی:    3.2GHz
»»»»    حافظه کش سطح دوم : 2x 256KB
»»»»    حافظه کش سطح سوم :3MB
»»»»    فناوری ساخت: 22 نانومتری
»»»»    معماری: Ivy Bridge
»»»»    قفل فرکانسی باز: N
»»»»    کنترل کننده حافظه:     Dual Channel DDR3-1333/1600
»»»»    پشتیبانی 64bit:     Y
»»»»    گرافیک مجتمع: Y
»»»»    نام هسته گرافیکی: Intel HD Graphics 2500
»»»»    فرکانس هسته گرافیکی:650MHz (حالت توربو تا 1.05GHz)
»»»»    سیستم خنک کننده: حرارت گیر(Heatsink ) به همراه فن
»»»»    توان مصرفی :55W
»»»»    سایر ویژگی ها:    
فناوری Hyper-Threading فناوری Hyper-Threading
فناوری Quick Sync Video فناوری Quick Sync Video

پردازنده Core i3-3210 اینتل از خانواده آیوی بریج
Intel Core i3-3210، که در سه ماهه اول 2013 وارد بازار شد، جزء نسل سوم پردازنده های اینتل از خانواده Core با تکنولوژی ساخت قابل تامل 22 نانومتریِ آیوی بریج (Ivy Bridge)، پردازنده ای دو هسته ای با حافظه نهان (Cache) سه مگابایت و فرکانس عملیاتی 3.2 گیگاهرتز است که توان پردازشی فوق العاده به همراه صرفه جویی بی نظیر در مصرف انرژی بهمراه دارد. تکنولوژِی هایپرتردینگ در این پردازنده هر هسته را قادر میسازد تا به صورت همزمان دو وظیفه پردازشی را به انجام رساند (در مجموع 4 پردازش همزمان) تا شما هنگام حرکت بین برنامه های کاربردی خود وقفه ای را احساس نکنید. پردازنده گرافیکی داخلی HD2500 هم میتواند بدون نیاز به سخت افزار گرافیکی دیگری نیازهای گرافیکی روزمره شما نظیر مرور صفحات اینترنت ،تماشای فیلم و ... را برطرف سازد.
مزایای خرید پردازنده آیوی بریج Core i3-3210 اینتل چیست؟
پردازنده 2 هسته ای با قابلیت پردازش همزمان 4 رشته پردازشی
پشیبانی از فناوری هایپرتردینگ
دارای 3 مگابایت حافظه نهان با فناوری اسمارت کش
مجهز به پردازنده گرافیکی HD 2500 اینتل
پشتبانی از رم دو کاناله DDR3 تا ظرفیت 32GB

معماری Ivy Bridge
پردازنده های ساخته شده با معماری Ivy Bridge اینتل که به طور گسترده تر می توان آن را از معماری ترانزیستورهای سه بعدی Sandy Bridge (معماری پل شنی) دانست از 5 تا 15 درصد کارایی کلی بهتر و همچنین 25 تا 68 درصد اجرای بهتر GPU برخوردارند. تکنولوژی ساخت بکار رفته در این پردازنده ها باعث 50 درصد کاهش مصرف انرژی در مقایسه با معماری دو بعدی می شود. پردازنده های آیوی بریدچ قابلیت پشتیبانی از PCI Express 3.0 را دارند و همچنین از تکنولوژی Quick Video Synd برخوردارند.

فناوری هایپر تردینگ اینتل (HT)
به لطف تکنولوژی (Hyper Threading) هر یک از هسته ها پردازنده قادر خواهند بود در هر لحظه دو بسته اطلاعاتی یا همان ( thread ) را به صورت همزمان پردازش کنند، که با توجه به چهار هسته ای بودن این پردازنده ، پردازش در هر لحظه بر روی 8 بسته محاسباتی مجزا انجام خواهد شد، به گفته اینتل این فناوری باعث افرایش 30 درصدی سرعت و بهبود زمان پاسخگویی میشود و راه را برای پشتیبانی از برنامه های multi-thread که روز به روز بر تعداد آن ها افزوده میشود باز خواهد کرد.

حافظه پنهان هوشمند
فناوری Intel Smart Cache بر اساس حجم کار هر یک از واحد های پردازنده ، حافظه پنهان سطح سوم موسوم به L3 Cashe را به صورت پویا بین تمام هسته ها به اشتراک می گذارد. عدم نیاز به بارگذاری مجدد داده های تکراری موجود در حافظه ،دسترسی سریعتری را به اطلاعات مورد نیاز برای هر هسته فراهم می آورد و موجب می شود که تمام حافظه به صورت مفید مورد استفاده قرار گیرد .در مجموع این فناوری باعث کاهش زمان تاخیر و بهبود عملکرد سیستم می شود .

تراشه گرافیکی HD داخلی
هسته گرافیکی به کار گرفته شده در دل پردازنده های نسل سوم خانواده core، کمپانی اینتل را به رقیبی جدی برای غول های گرافیکی دنیا همچون NVIDIA و AMD تبدیل نموده است. شما برای کاربرد های روزمره و لذت بردن از یک تجربه تصویری، دیگر نیازی به خرید کارت گرافیکی اختصاصی ندارید با پردازنده ایوی بریج اینتل، جدای از اینکه توانایی پردازش بیشتری، بهبود قابل ملاحظه ای را هم در بخش گرافیک شاهد هستیم. تراشه های گرافیکی مجتمع intel HD 2500 و 4000 می توانند از دایرکت‌ایکس نسخه یازدهم پشتیبانی کنند و تا ۳ نمایشگر مجزا به طور همزمان به آن ها متصل می شود. اینتل مدعی است که تبدیل فایل های ویدیویی یا تغییر فرمت آنها، با بهره مندی از فناوری QuickSync تا سه برابر سریع تر از کارت های گرافیک قدرتمند انجام خواهد شد و شما توانایی کار با فایل های ویدیویی full HD و 4K را در اختیار دارید. با فناوری Intel InTru 3D و Clear Video HD دیگر دغدغه ای برای پخش فیلم های Blu-ray سه بعدی نخواهید داشت. با این تکنولوژی و از طریق کابل HDMI، ویدئو های تمام HD و سه بعدی را با کیفیت و شفافیت مناسب و رنگ واقعی روی تلویزیون بزرگ یا هر مانیتور سه بعدی دیگری نمایش دهید. در اخر باید اضافه کرد که این تراشه های گرافیکی، امکان استریم کردن ویدئو های تمام HD با فناوری بیسم WIDI را دارد.



G3220

یکی از سی پی یو های پنتیوم خانواده اینتل می باشد
ماه های پایانی سال 2013 شرکت معظم اینتل با رونمایی از سه پردازنده سری پنتیوم G3000 از خانواده محبوب هاسول ،به نیازهای کاربران برای داشتن یک رایانه رومیزی با سطح کارایی روزمره پاسخ گفت.
 G3220 یکی از جدید ترین اعضای خانواده پردازنده های پنتیوم (Pentium) با مهندسی معماری هاسول است که با معماری ساخت 22 نانومتری و برای سوکت LGA1150 طراحی و تولید شده است. این سی پی یو،دارای دو هسته پردازشی در فرکانس عملیاتی 3.0GHz است و توان مصرفی آن 54 وات می باشد.
یکی از پشرفت های قابل توجه CPU پنتیوم به لطف تراشه گرافیکی (Intel HD Graphic) که در دل این پردازنده جای گذاری شده به دست آمده است.با پشتیبانی از دایرکت ایکس نسخه 11 ،تست ها و آزمون های گرافیکی این پردازنده های جهش قابل توجهی را نسبت به گذشته نشان می دهد.
گرافیک مجتمع داخلی G3220 ،نیازهای رایج گرافیکی نظیر تماشای فیلم یا مرور صفحات اینترنت بدون کارت گرافیک اختصاصی میسر می سازد.کنترلر حافظه دو کاناله DDR3 با فرکانس کاری تا 1333 مگاهرتز را نیز به لیست مشخصات G3220 اضافه نماید.

 پردازنده های هاسول خانواده پنتیوم
شرکت اینتل برای ساخت پردازنده های که با نام هاسول ( Haswell ) می شناسیم از یک معماری انقلابی و بسیار پیشرفته استفاده نموده است. اینتل توجه ویژه‌ای به پردازنده‌های Haswell رده دسکتاپ خود داشته است و قدرت و بازده آنها را به میزان قابل ملاحظه‌ای ارتقاء بخشیده است.همه این ها در حالی است که این پردازنده ها توان و گرمای بسیار کمتری چه در کارکردهای سنگین و چه در اجرای وظایف ساده،مصرف و ایجاد می کنند.دستیابی به فناوری ساخت 22 نانومتری در پردازنده هاسول ها ، دری جدید را به سوی نسل بعدی خلاقیت ها در طیف گسترده ای از دستگاه ها دیجیتال به روی ما گشوده است.

 فناوری مجازی سازی اینتل (VT-X)
تکنولوژیِ سخت افزاریِ شبیه سازی اینتل (Intel Virtualization Technology) در سال 2008 از سوی این کمپانی عرضه شد و به عنوان یک استاندارد جهانی محسوب می گردد.اگر ما به طور خلاصه بخواهیم آن را توضیح بدهیم باید گفت این فناوری شامل روش ها پردازشی بسیار پیشرفته است که در محاسبات ریاضیاتی کاربرد دارند و بر پایه کد های x86 برای بهبود محاسبات و کار های برداری ارائه شده اند. این تکنولوژی با ارائه الگوریتم هایی در نرم افزار طراحی شده خاص خود، فضایی مجازی در سرور یا کامپیوتر شخصی شما ایجاد می کند که باعث می شود یک پلتفرم سخت افزاری مانند چند پلتفرم عمل کرده و ضمن افزایش قابلیت مدیریت، امنیت در برابر نوسانات یا مشکلات انرژی و انعطاف پذیری در محیط فناوری ماکزیمم بهروری سیستم را بوجود می آورد.

 تراشه گرافیکی HD داخل پردازنده
نسل جدید تراشه گرافیکی پنتیوم یک سرو گردن قوی تر از نسل های قبل ظاهر شده و با کسب امتیاز بیش از 11000 در تست آزمون معتبر برنامه 3D Mark 11 ، با اختلافی بسیار زیاد قدرت خود را به رخ رقبا می کشد.هسته گرافیکی به کار گرفته شده در دل پردازنده های هاسول خانواده Pentium اینتل ، به نیاز شما برای کاربرد های روزمره و لذت بردن از یک تجربه بصری، بدون نیاز به کارت گرافیکی اختصاصی پاسخ گفته است. تراشه گرافیکی HD داخلی این پردازنده می تواند تصاویر را با کیفیت و شفافیت مناسب و رنگ واقعی نمایش دهد.علاوه بر این از دایرکت‌ایکس نسخه یازدهم نیز پشتیبانی کرده و تا ۳ نمایشگر مجزا به طور همزمان را می توان به آن متصل می شود.

 حافظه پنهان هوشمند
فناوری Intel Smart Cache بر اساس حجم کار هر یک از واحد های پردازنده ، حافظه پنهان سطح سوم موسوم به L3 Cashe را به صورت پویا بین تمام هسته ها به اشتراک می گذارد. عدم نیاز به بارگذاری مجدد داده های تکراری موجود در حافظه ،دسترسی سریعتری را به اطلاعات مورد نیاز برای هر هسته فراهم می آورد و موجب می شود که تمام حافظه به صورت مفید مورد استفاده قرار گیرد .در مجموع این فناوری باعث کاهش زمان تاخیر و بهبود عملکرد سیستم می شود .

فناوری Enhanced Intel SpeedStep
تکنولوژی Enhanced Intel SpeedStep که به اختصار EIST خوانده میشود به صورت خودکار وظیفه تنظیم ولتاژ پردازنده و فرکانس هسته را بر اساس بار پردازشی رو آن برعهده دارد.این فناوری با کاهش مصرف انرژی ،گرمای تولید شده از پردازنده را نیز کاهش میدهد.این به معنی کاهش صدای نویز حاصل از فن در رایانه و افزایش عمر سیستم شماست.

 مشخصات فنی پردازنده
سوکت پردازنده:     LGA 1150
کلاس پردازنده:     Pentium
تعداد هسته/ ترد:     2 هسته/ 2 ترد
فرکانس عملیاتی:     3.0GHz
حافظه کش سطح دوم (L2 Cache):     2x 256KB
حافظه کش سطح سوم (L3 Cache):     3MB
فناوری ساخت:     22 نانومتری
معماری:     Haswell
قفل فرکانسی باز:     N
کنترل کننده حافظه:     Dual Channel DDR3-1333
حداکثر حافظه قابل پشتیبانی:     32GB
پشتیبانی 64bit:     Y
گرافیک مجتمع:     Y
نام هسته گرافیکی:     Intel HD Graphics
فرکانس هسته گرافیکی:     350MHz (حالت توربو تا 1.1GHz)
قابلیت های ویژه گرافیکی:    
     فناوری Intel InTru 3D و Clear Video HD برای پخش فیلم های سه بعدی Blu-ray
    قابلیت اتصال به ۳ نمایشگر مجزا به طور همزمان
سیستم خنک کننده:     حرارت گیر(Heatsink ) به همراه فن

 مزایای خرید پردازنده هاسول پنتیوم جی 3220 اینتل چیست؟
    مجهز به 2 هسته پردازشی با قدرت پردازش 3.0 مگاهرتز برای هر هسته
    دارای 3 مگابایت حافظه نهان با فناوری اسمارت کش
    سازگار با مادربردهای مبتنی بر سوکت LGA 1150
    مجهز به تراشه گرافیکی نسل HD اینتل
    پشتبانی از رم دو کاناله DDR3 تا ظرفیت 32GB
  

 

  پشتبانی از نسل سوم درگاه ارتباطی موسوم به PCI Express 3.0


بازدید : [ ۲۶۰]
تاریخ :Saturday, 7 November 2015، 02:43 PM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

دانلود کتاب 123
حجم: 168 کیلوبایت
توضیحات: کتابی ذرباره وهابیت

بازدید : [ ۱۳۷]
تاریخ :Tuesday, 3 November 2015، 02:40 PM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...
یا اباصالح بازدید : [ ۱۷۴]
تاریخ :Monday, 19 October 2015، 09:46 AM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...
یا علی مدد بازدید : [ ۱۵۰]
تاریخ :Monday, 5 October 2015، 09:20 PM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...
 دانلود کتاب موعود غدیر در چند فرمت
بازدید : [ ۱۹۳]
تاریخ :Saturday, 3 October 2015، 02:16 PM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...
امام علی(ع):
شنونده ی بدی ها،شریک گوینده ی آن است
(غرر) بازدید : [ ۱۳۳]
تاریخ :Friday, 24 July 2015، 09:56 AM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...
1:شرک به خدا
2:ظلم و ستم
3:ستم به اهل بیت (ع)
4:سخن چینی
5:میگساری
6:بی غیرتی
7:منت گذاشتن (بر خدا)
8:غیبت کردن
9:خسیسی
10:قطع صله رحم
11:پیرمرد زناکار
12:تکبر
13:فتنه انگیزی
14:سیر نشدن از دنیا
15:نپذیرفتن ولایت اهل بیت (ع)
16:خیانت کاری و حیله گری
17:زن مرد نما
18:رد کردن فرمان الهی
19:حق مومنی را نپرداختن
20:زور گویی
21:بد رفتاری
22:خیانت سرپرستی ملت
23:عاق والدین
منبع:آرامش ابدی؛علیرضا زکی زاده،نشر دیوان 86 ص 46-50 بازدید : [ ۲۱۵]
تاریخ :Friday, 24 July 2015، 08:34 AM | نویسنده : | نظرات : ۱ |ادامه مطلب|...
تبلیغ مهدوی باید از روی برنامه باشد
با هدف و .. بازدید : [ ۱۷۶]
تاریخ :Friday, 24 July 2015، 08:27 AM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...
خدای من همونیه که من میخوام کاش منم همونی باشم که خدا میخواد بازدید : [ ۱۷۵]
تاریخ :Wednesday, 1 July 2015، 01:01 PM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...


نویسنده: مهدی نیلی پور

یکی از رسالتهای تربیتی خانواده های مهدوی تربیت نسل مستعد و مهیا از نظر علمی و عملی برای یاوری و اجرای منویات امام زمان (ع) است. خانه های نورانی به نور ولایت و امامت، کانون تربیت سربازان امام زمان (ع) و عهده دار پرورش دادن یاوران جان بر کف برای حضرت هستند که تربیت دینی آنان بر اساس، قرآن و عشق پیامبر و آل پیامبر (ص) می باشد. پیامبر اکرم(ص) در روایتی می فرمایند:(أدَّبوا أولادَکم عَلی ثلاث خِصالٍ: حُبَّ نَبِیِّکم و حُبَّ أهلِ بیتهِ و قراءَ هِ القرآن….) (۱) «فرزندانتان را بر سه پایه و خصلت تربیت کنید: محبت پیامبرتان، محبت اهل بیت او و قرآن.»

بازدید : [ ۱۹۲]
تاریخ :Wednesday, 17 June 2015، 02:47 PM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...

mahdaviat.ir
این پرسش حاوی نکاتی است که مهم‌‌ترین آن نحوه برداشت از آیات قرآن و استدلال به آن است. کسی که به قرآن استناد می‌‌جوید، باید احاطه کاملی بر روش تفسیر قرآن، آیات محکم و مشابه، مباحث تاریخی، معارف اعتقادی و… داشته باشد، درحالی‌که بدون در نظر گرفتن این مسائل و با بی‌توجهی به سایر مفاهیم دینی و برداشت احتمالی (و کاملاً شخصی) نمی‌‌توان نظری درست و یا شبهه‌‌ای اساسی ایراد کرد؟! به هرحال در پاسخ به این پرسش و بررسی روش‌‌های «مفهوم‌سازی قرآن»، به چند نکته اشاره می‌‌شود:

درباره : مهدویت ,
بازدید : [ ۱۴۵]
تاریخ :Wednesday, 17 June 2015، 12:40 PM | نویسنده : | نظرات : ۰ |ادامه مطلب|...


 

طبق آیات قرآن کریم ، مقام امامت برتر از مقام نبوّت است. خداوند متعال می فرماید: « وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیتی‏ قالَ لا ینالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ ـــــ (به خاطر آورید) هنگامى را که خداوند، ابراهیم را با کلمات گوناگونى آزمود ؛ و او به خوبى از عهده ی این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من(نیز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمى‏رسد». (البقرة:124)
طبق این آیه ی شریفه حضرت ابراهیم (ع) در حالی که نبوّت داشت ، امام نبود. لذا بعد از گذراندن امتحاناتی لیاقت برای مقام امامت را پیدا نمود و خداوند متعال او را به مقام امامت منصوب نمود.

بازدید : [ ۱۵۰]
تاریخ :Tuesday, 16 June 2015، 10:37 AM | نویسنده : | نظرات : ۱ |ادامه مطلب|...
صفحات سایت
تعداد صفحات : [Blog_Page_Count]